به گزارش قدس آنلاین، مشروح گفت و گوی حجتالاسلام خطیب با رسانه KHAMENEI.IR به شرح زیر است:
امنیت در زمره آن دسته از موضوعاتی است که از فرط عادی بودن شاید به چشم خیلیها نیاید با این حال از لایههای مهم و پنهانِ رشد و پویایی هر جامعهای محسوب میشود. بحث را از اهمیت همین موضوع شروع کنیم. بودن یا نبودن این نعمت بزرگ چه وضعیتی برای یک جامعه رقم خواهد زد؟
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم امنیت را «نعمت» می خوانند، همپای سلامتی؛ و می فرمایند این دو نعمت مورد توجه قرار نمیگیرند مگر زمانی که نباشند «نعمتان مجهولتان، الصحة و الامان». اینرا همه ملتهایی که دچار ناامنی شدهاند و همه افرادی که گرفتار بیماری شدهاند با تمام وجود درک کرده و تأیید میکنند. شما این سؤال را از ملتهایی که دچار پروژهی وحشیانهی «ویرانسازی» شدهاند بپرسید. مشخصاً از ملتهای عراق، سوریه، لیبی، یمن و افغانستان. دقیقترین پاسخها را دریافت خواهید کرد.
پیشنیاز بنیادین در مقوله دانش و فناوری، پیشرفتهای اقتصادی، مسائل معیشتی و شهروندی، سازندگی کشور، پیشرفتها و بالندگی فرهنگی و همه مقولههایی که به نحوی افتخارات ملی با آن گره خورده، امنیت است. مسیر صعود به قلّه افتخارات کشور از مسیر امنیت عبور میکند. امنیت یک کالای عمومی است که تمام مردم از آن بهره میبرند؛ هرکس در این سرزمین زندگی میکند در هر رده و سنی که باشد از امنیت بهرهمند است. شرط حرکت عظیم اجتماعی برای یک ملت در درجه نخست امنیت است. امنیت ملی برای ملت از همه چیز واجبتر است. تأمین امنیت نیز ابعاد مختلف دارد که باید مورد توجه باشد.
امنیت پیشنیاز تولید فکر و ایده و اعتماد به آینده است؛ در شرایطی که کشور ما برخوردار از نسل جوان و فعال و کوشا است، وجود امنیت، امید به آینده را در جوانان تقویت مینماید تا با آسایش خاطر و انرژی و تعمق در پدیدهها به تحصیل و تحقیق و پژوهش و به کار بپردازند. از آن طرف هم دشمنان این مردم دقیقاً همین امید را هدف قرار داده و هدفشان از بین بردن امید به آینده بهویژه در جوانان است. در این راستا پروژهی تعیین دستورکارهای دیگر برای فکر جوانان، مشغولسازی و از بین بردن امنیت ذهنی جوانان را دنبال میکنند.
در تمامی نظریات مختلف علوم سیاسی و اجتماعی نیز این اجماع وجود دارد که امنیت اصلیترین کارویژه حکومتها است و هر حاکمیتی بایستی برای تأمین آن حداکثر تلاش خود را به کار بندد. در تاریخ یکصد سال اخیر ایران اساساً تحولات بنیادین سیاسی به مسئله امنیت گره خورده است. انقراض حکومت قاجار بهواسطه ناکارآمدی در تأمین امنیت بود، رضاخان با طراحی انگلیسیها و با شعار بازگشت امنیت روی کار آمد و پس از اشغال ایران در جنگ جهانی که منجر به فروپاشی نظام امنیتی ادعایی پهلویها شد کنار رفت و پس از آن با استراتژی دو ستونی نیکسون در خلیج فارس، فرزند او مهره امنیتساز آمریکاییها شد. جمهوری اسلامی ایران ــ از جمله ــ نیز با ایده امنیت درونزا و استقلال و عدم وابستگی به قدرتهای شرق و غرب ظهور کرد.
شاید بتوان گفت مهمترین تحول در حوزه علوم سیاسی و مطالعات امنیتی جهان پس از جنگهای جهانی، ایده استقلال امنیتی انقلاب اسلامی ایران است که جهان را به شگفتی واداشت. امنیت جمهوری اسلامی ایران دارای یک الگوی کاملاً درونزا، مردمپایه و متکی به آموزههای اصیل اسلام است. مشاهده میفرمایید که کشورهای منطقه غرب آسیا عموماً امنیت خود را در روابط با قدرتهای سلطهگر تعریف میکنند، هزینههای گزافی در قالب میزبانی از پایگاههای نظامی و یا خریدهای تسلیحاتی برای این امنیت اجارهای میپردازند. متأسفانه برخی حکام کشورهای مرتجع منطقه به جای مردم و ظرفیتهای جهان اسلام از کانون ایجاد ناامنی در منطقه، طلب امنیت میکنند و با عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی تصور میکنند میتوانند بقای امنیت خود را تضمین کنند. امنیت، پایه و مبنای پیشرفتهای اقتصادی، توسعه سیاسی، گسترش فرهنگ و قدرت سیاست خارجی است. تمامی پیشرفتهای جمهوری اسلامی ایران در حوزه اقتصادی، زیرساختی، فناوری، نظامی و نفوذ منطقهای وام گرفته از امنیت درونزا و مردمپایه است. لذا این نعمت بایستی پاس داشته شود و الحمدلله جمهوری اسلامی ایران طی سالهای گذشته با هر بحران و مشکلی روبرو شده است، خود مردم اولین مدافع امنیت بودهاند و نگذاشتند وطن مورد طمع بیگانگان و دشمنان قرار گیرد.
رهبر انقلاب در بیانات اخیرشان در دانشگاه افسری و تربیت پلیس امام حسن مجتبی علیه السلام تأکید کردند که دشمن از مدتها قبل در پی آن بود که در اول مهر ماه امسال در کشور ناامنی و اغتشاش برپا کند؛ این گزاره بر مبنای یک سلسله شواهد و قرائن بیان شده است. از قبل چه شواهدی مبتنی بر این گزاره وجود داشت و پیشبینی وزارت اطلاعات از وضعیت پاییز امسال چه بود؟
ما اخیراً در بیانیهی مشترکی با برادرانمان در سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهطور مشروح به این موضوع پرداختیم. آنهم نقش دشمن آمریکایی در سه مقطعِ پیش از اغتشاشات، حین اغتشاشات و برنامهی رژیم آمریکا و همپیمانانش برای پساآشوبها. آن بیانیه بسیار مستند و مبتنی بر مجموعهی اطلاعات دو دستگاه علاوه بر کیسهای اطلاعاتی کشف شده است. پیشنهاد من به نخبگان جامعه اعم از حوزه و دانشگاه و رسانهها و وکلا و قضات و کارگزاران نظام، پژوهشگران و بهطور خلاصه به همهی دانش آموختهها و اهل مطالعه این است که این بیانیه را با دقت مطالعه نمایند. اما علاوه بر آن، در اسناد امنیت ملی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی به صراحت دشمنی با ایران مورد تصریح قرار گرفته است. طبعاً برای تحقق این اسناد دائماً برنامهریزی کرده و هزینه و امکانات گستردهای برای تحقق آرزوهای شوم خود اختصاص میدهند. لذا ما با هوشیاری و اشراف بر تمامی تحرکات و اقدامات این کشورها تلاش میکنیم توطئههای آنها را خنثی سازیم.
گاهی دشمن یک اقدام نقطهای یا کور را برنامهریزی میکند مثل ترور دانشمندان هستهای که موارد زیادی از اقدامات آنها خنثی و مواردی نیز متأسفانه به نتیجه میرسد، این امور در سریترین سطح معمولاً برنامهریزی و اجرا میشوند. اما وقتی برنامه دشمن هدف قرار دادن امنیت در سراسر ایران و ایجاد آشوب و اغتشاش سراسری است، طبعاً کار نمیتواند از چشمان تیزبین مأموران امنیتی و سربازان گمنام امام زمان (عج) پنهان بماند. لذا تحرکات سرویسهای اطلاعاتی دشمن همواره در این زمینه رصد میشود.
گزارشهای متعددی مبنی بر ارتباطگیری افسران اطلاعاتی با گروههای مختلف ضدانقلاب، برخی خائنان داخلی، کانونهای صنفی غیرقانونی و حتی آموزش در پوشش تورهای گردشگری یا آموزشهای مدنی و حقوقی به ایرانیان در خارج از کشور داشتیم و اطلاع داشتیم که در این جلسات و آموزشها چه مطالبی از عوامل و مزدوران درخواست میشود.
این مسئله را نیز کاملاً مطمئن هستیم که ضدانقلاب و سرویسهای اطلاعاتی دشمن توان ایجاد یک بحران یا آشوب گسترده را ندارند. معمولاً آنها مترصد فرصتهایی هستند. لذا پیشبینی میشد که در همین بازه زمانی مورد اشاره یعنی اوائل مهر اقداماتی صورت گیرد.
متأسفانه دختری از هممیهنان ما فوت کرد. بلافاصله موضوع مورد رسیدگی قرار گرفت. رهبر انقلاب ابراز ناراحتی کردند، رئیسجمهور و دیگر مقامات دستور پیگیری دادند. دشمنان از فوت این دختر یا هر شهروند دیگری قطعاً ناراحت نشدند بلکه اینرا بهانهای برای آغاز عملیات و عقدهگشایی خود کردند.
ارزیابیهای ما نشان میدهد که در روزهای اول بخشی از جامعه از این حادثه ناراحت بودند و خواستار رسیدگی و روشن شدن ابعاد مسئله شدند. حتی به خاطر هیجان و احساسات، اعتراضاتی را بروز دادند که مسئولان آن را به گوش جان شنیدند و با جدیت بیشتری مسئله را دنبال کردند تا حقایق کاملاً مشخص شود، اما تحولات و اقداماتی که در ادامه رخداد، نشان داد که اطلاعات و ارزیابی قبلی ما مبنی بر تلاش سرویسهای جاسوسی برای فعالسازی شبکه آشوبگر در داخل کشور صحیح بوده است.
آمریکا چه در فرآیند پیروزی انقلاب اسلامی و چه پس از آن، همواره به دنبال براندازی جمهوری اسلامی ایران بوده است. این موضوع تحلیل یا چیزی نیست که نیاز به اثبات داشته باشد. شواهد تاریخی ۴۳ سال گذشته در کنار اذعان دولتمردان آمریکا به توطئه علیه جمهوری اسلامی ایران گواه این حقیقت هستند. حجم انبوه شواهد تاریخی دشمنی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران در کنار اسناد گسترده منتشر شده از راهبردهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران نشاندهنده دشمنی آمریکا است. برخی افراد آگاهانه و مغرضانه و برخی افراد با ناآگاهی از توهم توطئه سخن گفتهاند. این در حالی است که با وجود این همه شواهد و اسناد و اقاریر صریح دولتمردان آمریکایی این واقعیتی انکار ناپذیر است. این گزاره بارها در نوشتهها و گفتههای راهبردنگاران آمریکایی تکرار شده است که نظام جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یک الگوی مردمسالار دینی-اسلامی از ظرفیت بالایی برای بیداری ملتهای مسلمان و بسیج آنها علیه غرب برخوردار است و این الگو باید شکست بخورد. برای نمونه میتوان به گفتهها و نوشتههای گراهام فولر اشاره کرد که بهعنوان عضو CIA سالیان سال از عمر خود را در کشورهای خاورمیانه گذاشته و مدعی این است که ایران را میشناسد.
نظر شما